بسیار مهم لطفا بخوانید و نشر دهید،،، مدیریت افکار عمومی در این مقطع خاص بسیار مهم است
خشم مقدس ناشی از داغ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران شهیدش، بزودی با بمباران رسانه ای دشمن، جایش را به ابهامات و نگرانی های دیگری خواهد داد.
شبکه های ماهواره ای و مزدوران فضای مجازی، این کار را شروع کرده اند، منفعل نمانیم.
«لطفا این متن را با هر اسمی که دوست دارید منتشر کنید، مهم آگاه سازی است»
ایران در سوگ سردارحاج قاسم سلیمانی عزیز است و«انتقام سخت» خواست قاطبه مردم است و این خشم ملی، خواب را از چشم دشمنان ما ربوده است.
وحشت دشمن را می توان از آماده باش بی نظیر آمریکا و همه متحدانش نه در سطح منطقه بلکه تقریبا درهمه عالم دید.
اما دشمن می نشیند تا ما انتقام بگیریم!؟
قطعا پاسخ منفی است وآنها می کوشند پیش و بیش از بازدارندگی نظامی، تیغ انتقام را در میدان افکار عمومی کُند کنند.
اما چگونه!؟
دو گانه های«جنگ و صلح»«دو قطبی اقتصادی» و« وزن کشی اقدامات طرفین»
راهکارهای موثر دشمن برای انحراف افکار عمومی است.
در دوگانه نخست، آنها می کوشند مردم را از یک جنگ فراگیر بترسانند و اینگونه وانمود کنند که اگر ایران اقدامی بکند، درگیر جنگی وسیع و همه جانبه با آمریکا خواهد شد .
در دوگانه دوم، آنها می کوشند مردم را از یک شکست اقتصادی بزرگ بترسانند و اینگونه وانمود کننند که اگر ایران اقدامی بکند، دلار و سهام چنین و چنان خواهد شد و برای زمینه سازی، نوکران و عمالشان را به موج سازی در بازاراقتصادی وادار خواهند کرد.
و سرانجام در موضوع سوم، آنها می کوشند در یک محاسبه ظاهرا منطقی، این دوگانه را ایجاد کنند که جان یک فرد(حتی اگر قاسم سلیمانی باشد) در مقابل جان یک ملت ارزشی ندارد و نباید بخاطر انتقام خون او، یک ملت را به کشتن داد!
می بینید که پایه و مایه همه این سه استدلال، القاء ترس و وحشت است و تاکید بر اینکه ما در برابر آنها هیچیم!
اما حقیقت این است که هیچ یک از این اتفاقات نخواهد افتاد.
آمریکا به هیچ وجه توان و جرات ورود به یک جنگ فراگیر با ایران را ندارد.
علت هم واضح است، جنگ از روی ناو بی معنی است و عملیات نظامی، مختصات خاص خود را دارد. یکی از مهمترین آنها، عقبه زمینی برای یک جنگ تمام عیار است. هرچند آمریکا در کشورهای اطراف ما پایگاه هایی دارد، اما کدام کشور حاضر است پله حمله به ایران شود و دیگر بار تجربه صدام را برخود هموار کند!؟
آنها که وحشت جنگ گسترده را تزریق می کنند، عامدانه می کوشند توان نظامی ایران را نادیده بگیرند ودر مقابل ، توان دشمن را بزرگ نمایی کنند و این مهم را فراموش کنند که هزاران سرباز آمریکایی در منطقه و کنار گوش محور مقاومت حضور دارند و این یعنی دوست داران ایران می توانند به جای اقدام در یک نقطه خاص، شبح وحشت و کابوس مرگ را در پاکستان، هند، عراق، افغانستان، قزاقستان ،امارات متحده عربی و … بگسترانند و ضرب شست خود را غافلگیرانه به آنها نشان دهند.
در چنین شرایطی، آمریکا جرات ورود به یک نبرد بی پایان را ندارد. نگاهی به منازعات داخلی آمریکا هم موید این موضوع است)
فراموش نکنید که همه این لاف ها درباره اسرائیل هم گفته می شد اما دیدیم که علیرغم حمایت همه جانبه آمریکا و ادعای شکست ناپذیری ارتشش، در آخرین رویارویی با حزب الله، تنها یازده روز تاب آورد و بعد، ذلیلانه برای آتش بس واسطه فرستاد.
در محاسبه اقتصادی هم اگر دولتمردان اندکی تحرک و هوشیاری داشته باشند، نه تنها اتفاقی نخواهد افتاد بلکه برعکس، با حفظ اقتدار ملی، ارزش پول ایران و و ارزش دارایی مردم بیشتر هم خواهد شد.عاف
و اما درباره مقایسه جان سردارحاج قاسم با یک ملت! این محاسبه از اساس غلط است. هرچند حاج قاسم واقعا یک ملت بود، اما او به معنی واقعی قهرمان امت اسلام و بلکه قهرمان مستضعفان بود. اینجا اساسا بحث انتقام گیری شخصی نیست ( که شخص او هم برای ما از جان عزیزتر بود) بلکه ضربه آنها به نماد غرور و عزت امت ما بود. اینجا دوراهی بزرگی است. یا باید خفت و خواری را بپذیریم که در این صورت باید پی در پی منتظر گستاخی های بیشتر آنها در ترور بزرگان و قهرمانانمان باشیم، یا غیورانه از عزت نفس و کیان خود دفاع کنیم و ثابت کنیم که بیشه از شیران شرزه خالی نیست.عاف
با تشکر و سپاس علیرضا ابراهیمی فرد
مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل