بسم الله الرحمن الرحیم
نقش زنان در دفاع مقدس
به مصداق «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق » بسی شایسته است از استاد راهنما فرهیخته و فرزانه ام دکتر میرزایی و استاد مشاور گرانقدر سردار محسنی شیخی که با کراماتی چون خورشید، سرزمین دل را روشنی بخشیدند و گلشن سرای علم و دانش را با راهنمایی های کار ساز و سازنده بارور ساختند تقدیر و تشکر نمایم.
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای همت خود کامران شدم
علیرضا ابراهیمی فرد
تقدیم به شهدای زنان دفاع مقدس
زنان جان خود را بر جهان افزوده اند
آفتاب جانشان در تار و پود جان ما
زنان رنگ عالم را دگرگون کرده اند
هر یکی در کار خود نقش آفرین همچون خدا
هر که بر لوح جهان نقشی نیفزاید ز خویش
بی گمان چون نقش پا محو است در موج فنا
نقش هستی ساز باید، نقش بر جاماندنی
تا چو جان خود جهان هم جاودان دارد تو را
این جهان دریا، زمان چون موج، ما مانند نقش
لحظه ای مهمان این هستی ده هستی ربا
اگر از همه مسائل و جنبههای مختلف جنگ ، ایثار و فداکاریهای سربازان و مبارزین سخن گفته شود و از نقش پراهمیت مادران و همسران آنها صحبتی به میان آورده شود، قطعا حق مطلب بدرستی ادا نشده است، درست است که جنگ اصولا یک فعالیت مردانه و خشن محسوب میگردد و قهور و بیباکی و شجاعت فراوانی را میطلبد که بدون این ویژگیها و صفات انسانی امکان درگیریها و خونریزیها میسر نیست، اما باید توجه داشت که در پرورش این روحیه و خلقیات جنگی زنان و همسران رزمندگان نقش اصلی را ایفا مینمایند.
سیر تحولی و رشد
طی جنگهای جهانی اول و دوم نقش زنان در امور مربوط به جنگ و صنعت بیشتر بود و به علت کمبود مردان در هر دو جبهه ، زنان به ایفای نقش بیشتری پرداختند. تاریخ به نحوی نشان داده است که زنان در امور پشت جبهه نقش ارزندهای ایفا نمودهاند که بدون همدلی و همیاری آنان امکان نداشت مردان به تنهایی از عهده کلیه امور جنگ بر آیند. امروزه زنان نسبت به گذشته، سهم بیشتری را در نیروهای نظامی کشورهای غربی اشغال نمودهاند و هر چند در مأموریتهای برون مرزی از آنها استفاده نمیشود، به امور خدمات جنگی در داخل ارتشها مشغولند. علاوه بر آن در نیروهای پلیس و نیروهای راهنمایی و رانندگی یا حتی در گروههای تروریستی زنان فعالیت بیشتری را از خود نشان دادهاند.
زنان از دیدگاه فرهنگهای مختلف
بنا به فرهنگهای مختلف همین زنان بودند که در موقع اعزام نیروها به جبهه جشن و شور و شوق به راه انداخته یا به دعا و نیایش پرداخته و هنگام بازگشت نیز به استقبال آنها شتافته و از کشته شدگان تجلیل کرده و کانون خانواده را در خلال غیبت شوهرانشان گرم و با محبت نگه داشتهاند.
سازمانهای زنان هوادار صلح (Women Peace Party)
زنان در غیاب مردان امور تولید زراعی و تولید صنعتی را در جامعه اداره کرده و امکانات غذایی و پوشاکی را جهت آنان تدارک نمودهاند. آنها در سازمانهای هوادار صلح (wpp) اعلام کردهاند که در گذشته مردان برای جنگیدن خانه را ترک میکردهاند و حال ما برای صلح خانه را ترک میکنیم و نمیگذاریم جنگها اتمی و هستهای جهان را به نابودی بکشاند.
نقش زنان در جنگ از دیدگاه اسلام
در اسلام به نقش و کارکرد زنان در صحنههای فعالیت اجتماعی ، سیاسی اهمیت و اعتبار کافی داده شده اما در طول تاریخ به دلایل متعددی این حقوق یا مخدوش یا تعمداً نقض گردیده است طوری که برخی میپندارند زنان فاقد این حقوقند. (حقوق زن) حضور فعالانه زنان در عرصههای انقلاب اسلامی و تجدید سازمان اجتماعی و نیز حضور پیشقدمانه آنها در رخدادهای جنگ و جبهه و مسائل سیاسی ، اجتماعی جامعه اسلامی به منزله نیمی از پیکره این جامعه همواره تأیید رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی بوده است.
ریشه دعوت و حرکت زنان به انجام دادن این قبیل فعالیتها به نقش الگویی زنان صدر اسلام و بانوان عصر پیامبر اسلام حضرت محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم بخصوص حضرت زهرا سلاماللهعلیه و حضرت زینب سلاماللهعلیه بر میگردد که بر اساس ایدئولوژی اسلامی و برنامههای اجتماعی اسلام قرار داشته است.
بررسی نقش زنان در دفاع مقدس
۱ـ حضور زنان در میدان نبرد و خط مقدم
زنان مسلمان ایرانی با الهام از تعالیم اسلامی با شجاعت و شهامت وصف ناشدنی، در صحنه های مختلفی حتی در میدانهای رزم حضور یافتند. خواهران بسیج و سپاه خرمشهر از جمله زنانی بودند که در منطقه عملیاتی باقی ماندند و به کارهایی از جمله حفاظت از انبار مهمات و رساندن آن به رزمندگان اسلام، کندن سنگر، تهیه و طبخ غذا برای رزمندگان مشغول شدند. زنان غیور و شجاع ایرانی گاه با دست خالی و یا چوبدستی مزدوران بعثی را به اسارت گرفتند. یک شیرزن سوسنگردی با چوبدستی خود چند سرباز عراقی را به اسارت گفت و قهرمان دیگری تعدادی از آنان را در یک اتاق محبوس کرد و به سربازن اسلام تحویل داد. آنان در شهرهای مرزی دلیرانه مقاومت کردند گویی ترس را از یاد برده بودند و فقط به حق میندیشیدند و بس.آنان آیینه تمام نمای ایثار و فداکاری و اسطوره های شهادت و شهامت بودند، فرار از دشمن برای ایشان مفهومی نداشت و بر این عقیده بودند که تا آخرین نفس نباید پشت به دشمن کرد. شیرزنان سلحشور ایرانی خاطره مجاهدات و فداکاریهای زنان مجاهد صدر اسلام را زنده کردند آنان تا سرحد جانبازی و شهادت پیش میرفتند و آرزوی شهادت داشتند. در حالات مرحومه فهیمه بابائیانپور، همسر شهید غلامرضا صادقزاده، گفته اند که وقتی امام خمینی از فهیمه برای جاری ساختن صیقه عقد درخواست وکالت کردند، فهیمه با کلامی رسا به امام عرض کرد: جواب مثبت من مشروط است! اطرافیان با تعجب پرسیدند: چه شرطی؟ فهیمه به امام گفت: «به شرط دعای شما برای شهادت هر دوی ما در این دنیا و قبول شفاعت ما در آخرت.» همین روحیه شهادت طلبی است که امام خمینی را به پیروزی مطمئن می سازد و می فرماید: «من هر وقت بانوان محترم را می بینم که با عزم و اراده قاطع در راه هدف ما حاضر به همه طور زحمت بلکه شهادت هستند، مطمئن میشوم که این راه به پیروزی منتهی می شود.» و نیز می فرماید: «… بعضی از خانمها قسم میدهند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم من دعا میکنم که آنها ثواب شهادت را ببرند و پیروز بشوند.»
حضور و شرکت زنان در میدانهای نبرد علتهای مختلفی داشت که بعضی از آنها عبارتند از :
الف ـ پرستاری و امداد رسانی به مجروحین
یکی از خواهرانی که خود در حماسه مقاومت خرمشهر حضور داشته است، میگوید: «در آن روزها خواهران دو دسته بودند، عدهای برای مهمات رسانی تعیین و تعدادی هم برای امدادگری راهی بیمارستان شدند. ما به بیمارستان رفتیم. پشت سر هم مجروح میآوردند. دست و پاها و بدنهای پاره پاره، که در پتو و حصیر پیچیده شده بودند. اوائل جرأت نمیکردیم به آنها دست بزنیم؛ ولی کمکم عادت کردیم. خواهران هر کار نیاز بود، میکردند، از تخلیه مجروحین و پرستاری تا کار در آشپزخانه و نگهبانی از بیمارستان. امکانات بسیار کم و مختصر بود. مجبور بودیم سِرُمها را به میخ آویزان کنیم، روز به روز وضع بدتر میشد… آب و برق نبود و آب از شط میآوردیم و یا شستشو را کنار شط انجام میدادیم. این باعث شد که آب، عدهای از خواهران را تا وسط شط ببرد… که تعدادی از آنها غرق شدند.
«جنگ شروع شده بود که به اتفاق چند نفر از خواهران پرستار داوطلبانه به مریوان رفتیم. یک روز خواهری را برای عمل آوردند که دستش سفید سفید شده بود. حالت غش و بیهوشی داشت و از ضعف مفرط رنج میبرد. ما بلافاصله به مداوای او مشغول شدیم. بعد که حالش بهتر شد، و از وضعش پرس و جو کردیم، فهمیدیم این خواهر اهل شمال است. چندی پیش که عملیات شروع شده، نیمه شب به منطقه رسیده و اظهار داشته که میخواهم در یک مرکز درمانی در کنار پرســتاران کـار کنم. او به مدت ۷۲ ساعت، بی آنکه چیزی بخورد، در اتاق عمل پنسها را میشسته و دسته بندی میکرده است. از بس که دستش داخل آب بوده، خون به دستش نرسیده و دست کاملاً سفید شده بود. این خواهر شمالی پس از بهبودی، مجدداً در منطقه ماند و به صورت تجربی به پرستاری مجروحین جنگی پرداخت.»
خواهر ۱۸ ساله ای که خانه و کاشانه خود را رها کرده و راهی مناطق جنگی شده ، چه هدفی جز رضای خدا و حفظ اسلام می تواند داشته باشد؟ او با چه بینشی به تمامی امیال و خواسته های نفسانی خود پشت پا زده که شب ها تا صبح به پرستاری از مجروحان می پردازد؟ او در خاطرات خود می گوید :« در آبادان و بیمارستان طالقانی به عنوان امدادگر ، بیست شب به طور مرتب نخوابیده بودیم ، شب ها مجروح بیش تری می آوردند ، این کار را به خاطر عشق و علاقه می کردیم ، زمانی که بچه های مجروح را در آن حالت می دیدیم ، همه چیز را از یاد می بردیم.»
حضور زنان در نقش پرستار و پزشک در بیمارستانهای صحرایی و پشت جبهه بسیار پررنگ بود و ما در اینجا تنها به چند نمونه کوتاه اشاره کردیم.
ب ـ شرکت مستقیم در عملیاتها
خواهر جانباز، آمنه وهابزاده چنین میگوید: «روز دهم جنگ، همراه سیصد نفر از خواهران به جبهه اعزام شدیم. وقتی به ماهشهر رسیدیم، بعضی همانجا ماندند و من همراه بقیه راهی خط مقدم شدم. آن زمان خط مقدم خرمشهر و آبادان بود. این مدت همراه دکتر چمران بودیم و چون ایشان و همسر گرامیشان قبلاً به ما آموزش چریکی داده بودند، حتی قرار شده بود همراهشان به لبنان هم برویم. خرمشهر که سقوط کرد، ما تا پشت کشتارگاه عقب کشیدیم و در بیمارستان ولی عصر (عج) مستقر شدیم. چون خرمشهر خالی از سکنه شده بود، از ما نیز خواستند تا شهر را ترک کنیم. ما جزء آخرین نفراتی بودیم که از خرمشهر خارج میشدیم. بعدها در عملیات ثامن الائمه و بیت المقدس شرکت کردم. در والفجر یک شیمیایی شدم… هفت بار مجروح شدم. پای چپم ترکش خورده و تا به حال سه بار عمل شده و احتمالاً آخر هم قطع خواهد شد…»
برادر جانباز، ایران خواه، چنین میگوید: «خانم فاطمه نواب صفوی، نوه شهید نواب صفوی، به عنوان دیدهبان به طرف بهمن شیر رفته بود. او با اطلاعات مؤثر و مفیدی که از موقعیت دشمن میداد، در موفقیت عملیات نقش تعیین کنندهای را ایفا کرد. در آخرین دیدار او را در حالی دیدم که پیکر شهیدی را با خود حمل میکرد. معلوم شد که از یک عملیات موفق چریکی بازمیگردد.»
خواهر نوشین نجار نیز ادامه میدهد: « گونیها را پر از شن میکردیم و در نقاط حساس خرمشهر میچیدیم. شبها روی پشت بام مسجد جامع با اسلحه ام نگهبانی میدادیم و هر چند ساعت یکبار پست خودمان را عوض میکردیم.»
«در جریان خرمشهر تعدادی از خواهران واقعاً رشادت شان خیلی بیش از مردها بود. خواهر شهناز حاجی شاه، از نظر اخلاق، شجاعت ایثار و تقوا و طهارت الگوی ما بود. مردانه میجنگید. با وجود شدت درگیریها در این چند روز، کسی تار مویی از ایشان ندید و کلامی به جز سلام نشنید. وقتی برای استراحت به عقب برمیگشتیم، او به سرعت مشغول آماده کردن غذا میشد.
شهناز حاجی شاه، سرانجام به آرزویش رسید و جلو مقرّ همیشگیاش مکتب قرآن، زمانی که آمده بود برای سنگرها غذا ببرد، همراه یکی از دوستانش شهناز محمدی، بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن، به شهادت رسید و از برادرش حسین حاجی شاه که دوّم آبان ۵۹ به این فوز نائل شد، سبقت گرفت.»
زهره حسینی، دختری پانزده ساله بود، که در هفته اول جنگ پدر شهیدش را با دست خود دفن کرد و یازدهم مهر ۵۹ نیز بدن قطعه قطعه شده برادرش علی را که در مدرسه به شهادت رسیده بود، دفن کرد. مادر شهیدان شهناز، حسین و محسن حاجی شاه، برای آنکه پیکر دخترش به دست مزدوران دشمن نیفتد، خود برای او قبر کند و او را دفن نمود.
خانم بدیعی نوعروس پانزده ساله بود. تنها چهل روز از ازدواجش میگذشت، وقتی جنازه شوهرش را آوردند، خودش او را کفن کرد؛ با دستان خودش، با دستهایی که هر کسی آن را ندارد)..
ج ـ عکاسی و خبرنگاری جنگ
خانم خدامرادی یکی از خبرنگارانی است که در طول جنگ عکسهایی به یادماندنی تهیه کرده است. وی در این مورد میگوید: «اوایل انقلاب ویزیتور روزنامه اطلاعات بودم. بعد از مدتی خبرنگار شدم. اواخر شهریور ۵۹، وقتی عراق به زادگاهم کرمانشاه حمله هوایی کرد، جهت تهیه عکس و گزارش به سمت کرمانشاه رفتم… بمباران مدرسه پسرانهای را به خاک و خون کشیده بود….»
د ـ اسارت در جنگ
فاطمه ناهیدی آن روزها دختری بیست و چهار ساله بود که پس از فارغ التحصیلی در رشته مامایی، با سفر به مناطق محروم، میکوشید تا در این عرصه آن چه میتواند، انجام دهد. در یکی از همین سفرها، در شهر بم، خبر جنگ را شنید و عازم جبهه شد. خیلی زود نام او در سیاهه اولین کسان و اولین زنانی که به اسارت عراق درآمدند، ثبت شد.۹ او و هم بندانش، معصومه آبادی ۱۷ ساله، مریم بهرامی و حلیمه آزموده، ۴۰ ماه در اسارت به سر بردند. در دوران اسارت ۱۷ روز تمام اعتصاب غذا کردند تا آنان را از زندان سیاسی الرشید به اردوگاههای مخصوص اسرا ببرند. برادران اسیر هم باورشان نمیشد که آنان بتوانند تحمل کنند. سرمشق اسرا بودند؛ با حجابشان، کلامشان و استقامتشان.
۳- نقش زنان در حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس پس از جنگ
زنان و به خصوص مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا، جانبازان و اسرا، نقش به سزایی در ترویج ارزشها و فرهنگ روزهای آتش و خون دارند. انتشار نامههای خانواده رزمندگان در آن روزها، سخنرانیها، مراسم یادبود و… همگی در بزرگداشت یاد آن روزها اثرگذار میباشند. کتاب «نامههای فهیمه» که پس از فوت وی چاپ شد، یکی از هزاران نمونهای است که موجب تشجیع و آسودگی خیال مردان از ناحیه زنان میشد. در قسمتی از این نامهها میخوانیم:
«سلام مرا از این راه دور بپذیر؛ سلامی که از سینهای برمیخیزد که دوری تو آن را سخت تنگ کرده. سلامی که از قلب مصیبت دیدهام بیرون میآید و بر قلب مصیبت دیدهات مینشیند؛ ولی بدان که امام صادق (علیهالسلام) فرموده است: «اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد، بداند، آرزو میکند که او را با مقارضها تکه تکه کنند…. »
«غلامرضا! خیلی دلمان برایت تنگ شده، ولی چه کنیم که اسلام را بیشتر و بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که ما حسین (علیهالسلام) را بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که عشق حسین (علیهالسلام) قبل از عشق تو در وجودمان نقش بسته است؛ چرا که اول چیزی که در ابتدای زندگی مان چشیدیم، تربت پاک حسین (علیهالسلام) بود… .»
گذشته از این، زنان در عرصه هنر و ادبیات نیز نقش آفرین بودهاند. اشعار مرحومه سپیده کاشانی در سرودن حماسه رزم آوران معروف و بیاد ماندنی است. دیگران نیز همچون طاهره صفار زاده، سیمین دخت وحیدی، مهری حسینی و… در سرودن حماسهها نقش به سزا داشتهاند. مثنوی «کربلا در کربلا» از خانم مهری حسینی یکی از این نمونههاست که داستان زندگی سرلشگر شهید مهدی زینالدین را به تصویر میکشد:
ای خدای جاودان لم یزل!
شرح مردان جا نگیرد در غزل
جای آرام و سکون، توفان بکار
تا بگویم از عزیزی بی قرار
تا ببویم اندکی با مثنوی
عطر عشق پاکِ مردی معنوی
داده بودی همسرت را این خبر
بر نخواهی گشت هرگز از سفر
تا نپوشی جامهای از جنس نور
برنداری دست از شوق حضور
در زمینه ادبیات داستانی نیز بانوانی چون خانم راضیه تجّار، سمیرا اصلان پور، زهرا زواریان، مریم صباغ زاده، ایرانی، طاهره ایبد، مهری ماهوتی، بلقیس سلیمانی، حبیبه جعفریان و حتی زنان جوانی که در هشت سال دفاع مقدس یا به دنیا نیامده بودند و یا کودکی بیش نبودهاند، اکنون سراینده و نویسنده آن روزهایند، که خون، اثری در فرهنگ مردم میگذارد که هیچ چیزی نمیتواند جای آن را بگیرد. مؤسسه روایت فتح، یکی از مؤسساتی است که با قلم نوقلمانی چون فرزانه مردی (کتاب شهید حسن باقری)، مریم برادران (کتاب شهید همت)، فاطمه غفاری، نفیسه ثبات و دیگر نویسندگان و شاعران جوان، دری را گشوده است که هرگز بسته نخواهد شد. و این فرهنگ آرمان شهری است که تا کَسی با عشق وارد آن نشود، درکی از آن نخواهد داشت.
راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
کم نیستند زنانی که با اصابت ترکش خمپاره یا براثر بمبارانهای هوایی، عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند و دچار موج گرفتگی و یا گرفتار عوارض بمبهای شیمیایی شدند و در زمره “جانبازان ” جای گرفتند.
آیا به راستی میتوان برای جانبازان زن نیز هم چون مردان جانباز، درصدی از جانبازی تعیین کرد؟ آیا احساس یک زن جانباز همچون مرد جانباز است و آیا جامعه به او هم چنان مینگرد که به یک مرد جانباز؟
زنان جانباز حماسهسازانی هستند که گمنام ماندهاند و غریبانهتر از مردان جانباز، سهمشان در اجتماع به فراموشی سپرده شدهاست.
جمعیت ۶ هزار نفری زنان جانباز، شامل کسانی است که در بمبارانها، مبارزات انقلاب و سالهای دفاع مقدس به فیض جانبازی نائل آمدهاند و کمتر توانستهاند در جامعه و نزد افکار عمومی خود را مطرح و جایگاه واقعی خود رابه دیگران بشناسانند، از این رو کمتر از آنان یاد میشود.
براساس آمار بنیاد جانبازان و امور ایثارگران که در شهریور ۱۳۸۱به تفکیک جنسیت و گروههای جانبازی منتشر شد، تعداد کل جانبازان زن ۵هزار و ۷۳۵نفر است که از این تعداد ۳هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵درصد جانبازی دارند.
طبق آمار بنیاد، از سال ۱۳۷۷به این طرف، تعداد جانبازان مرد بیشتر شده است، اما تعداد جانبازان زن هم چنان ثابت مانده است. در طیف گسترده زنان ایثارگر، هم چنین زنانی قراردادند که به عنوان “همسر جانباز ” مشغول انجام خدمتی الهی هستند و عاشقانه و عارفانه از مردان جانباز بعضا بالای ۷۰ درصد جانبازی، قطع نخاعی و به ویژه جانبازان اعصاب و روان (دچار موج گرفتگی) پرستاری میکنند.
اینان را باید در زمره ایثارگرانی دانست که گویی جنگ برای آنها هنوز پایان نیافتهاست، این گروه از زنان پس از سالها که از پایان جنگ می گذرد همچنان یادگارهای جنگ را در خانه دارند و ایثارگرانه به تیمارداری این زخمیان جنگ مشغولند.
همسران، مادران و خواهران جانبازان، هر روز زندگی سخت و دردآلود عزیزان خود را میبینند و در این بین به ویژه در نقش همسر جانباز و مادر فرزندان، با قامتی استوار ستون خانواده را پا برجا نگاه میدارند و نمی گذارند که گرمی کاشانه مهرشان در تلاطم توفان زندگی به سردی گراید.
زنان “آزاده ” را نیز فراموش نکنیم . زنانی که در دوران دفاع مقدس همچون برخی مردان رزمنده، به اسارت بعثیان درآمدند و حتی گاه در سلولهای انفرادی محبوس شدند و تحت آزار و شکنجه دژخیمان بعثی قرارگرفتند.
همسران “شهدا” شاید بیش از سایرین بر گردن جامعه و بازماندگان جنگ حق دارند. چه بسا زنانی که همسرانشان به شهادت رسیدند و آنها را با کودکانشان تنها نهادند و رسالت پدر بودن را نیز همپای وظیفه خطیر مادری بر دوش آنها نهادند.
آمار نشان میدهد این گروه از زنان در کسوت همسران شهدا ۴۲هزار و ۸۰۸ پسر و ۳۷هزار و ۱۱۹دختر مجرد و ۳۲هزار و ۵۷۱ پسر و ۳۲هزار و ۲۷ دختر متاهل را سرپرستی کردهاند.
از نظر بسیاری از این زنان، جنگ ممکن است مدتهای مدید پس از پایان رسمی آن همچنان ادامه داشته باشد. تجربه واقعی از جنگ تنها گلوله باران و آنشباری دشمن نیست، آنش دشمن و بمباران هوایی مقطعی است و فقط به منزله لحظههایی گذرا به شمار میآیند.
سالهایی که باید در کنار یک همسر جانباز صبورانه زندگی کرد و بدون آنکه خم بر پیشانی آورد، شور و شوق زندگی را در دل وی و فرزندان بارور کرد و ترنم صفا و صمیمیت را در چارچوب خانه جاری و ساری کرد.
اگر مادران ، همسران و خواهران و دختران شهدا در بین ما نبودند و شاهد افتخار آن ها بر شهادت عزیزان شان نبودیم ، اینک به طور قطع و یقین ، فرهنگ ایثار و روحیه ی شهادت طلبی در میان مردان ، پسران ، جوانان و آحاد ملت نبود. پس ای خواهران عزیز! رسالت امروز شما بسی سنگین تر است! اگر دیروز ، ما با تهاجمی نظامی دشمن مواجه بودیم ، امروز با شبیخون فرهنگی او مواجهیم ، که این برای هر جامعه ایی ، حربه یی بس برنده تر است. از این رو خود را موظف و مکلف بدانیم تا با توکل به خدا و با سلاح ایمان ، علم ، عفت ، پاکدامنی ، ایثار ، شجاعت و شهامت و با الگوپذیری از حضرت فاطمه ی زهرا (س) و حضرت زینب (س)و شیر زنان حاضر ، و با اطاعت کامل و بی چون و چرا از ولایت مطلقه ی فقیه ، دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب را در رسیدن به هدفشان که همانا شکست انقلاب و نابودی اسلام است ، ناکام گذاشته و با جدیت و تلاش ، شاهد بالندگی و گسترش روز افزون اسلام و انقلاب در سرتاسر جهان بوده و زمینه ی ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) را فراهم آوریم.
نقش زنان در جنگ تحمیلی
درهنگام بروز جنگ و دفاع یک ملت در برابر حمله ی دشمن، تنها اعزام مردان به صحنه ی نبرد ضامن پیروزی نخواهد بود، بلکه حمایت و پشتیبانی از نبرد، تحریک و تشویق مردان به حضور مداوم در جبهه، مراقبت از کودکان و حفظ کانون گرم خانواده، مراقبت و پرستاری از مجروحین و مداوای زخمی ها، قبول مسؤولیت و انجام وظیفه به جای مردان و آزادسازی ایشان برای شرکت در جنگ، حفظ سنگرهای پشت جبهه و حتی تشکیل، اداره و توسعه ی نهضت های مقاومت و بسیاری موارد دیگر که جزو وظایف زنـان محسوب می شوند از جمله عوامل مهمی هستند که تأثیر مستقیمی بر روحیه ی رزمندگان و سرنوشت جنگ خواهند داشت.
پس زنان، به عنوان بخشی از جامعه ی انسانی، مسلماً در هر یک از صحنه های مختلف اجتماع، خصوصاً در عرصه ی دفاع، ایفاگر نقشی اساسی، می باشند.»
زنان در عرصه های دفاعی و رزمی در ادبیات حماسی ما نیز جایگاهی خاص دارند چنان که « فردوسی » شاعر حماسه سرای ایران، در« شاهنامه» از زنی دلاور به نام « گردآفرید» نام می برد که در مرز ایران، برای جلوگیری از ورود سهراب، به مبارزه و نبرد با او می پردازد و یا در « داراب نامه»ی طرسوسی، « پوراندخت» نام زنـی رزمجوست که تن به مبارزه می سپارد.
پس زنان از دیرباز، در نبردها و مسایل نظامی و دفاعی کشور ما ایفای نقش می کردند. در حماسه ی مقاومت مردم مسلمان ایران در برابر هجوم وحشیانه ی ارتش بعثی عراق به خاک میهن اسلامی که زمینه ی حضور گسترده ی زنان را در خطوط مقدم فراهم نمود نیز، زنان فداکار با حضور مؤثر و گسترده ی خویش در بخش های گوناگون سهم خود را در دفاع از کیان انقلاب اسلامی و میهن ایفا نمودند. زنان ایثارگر ایرانی برای این که عدم حضورشان در جبهه ها را جبران نمایند، در پشت جبهه با ابتکاراتی که از خود نشان می دادند فعالیت کرده و از هر راهی به جبهه ها کمک می نمودند.جنگ توانسته بود در زنان این روحیه را به وجود آورد که به کارهایشان جهت و حرکت بدهند. آن ها همه چیز را در رضایت خدا می دیدند و از آسایش و آرامش خود مایه می گذاشتند تا بدین وسیله خدمتی به نفع جبهه ها و برای خشنودی خدا انجام دهند.لذا در طول دفاع مقدس زن را باید به صورت عنصری فعال، مبارز، ایثارگر و صبور بدانیم.
به دنبال تجربه ی سال های قبل و بعد از انقلاب، جنگ میدان بزرگی برای آزمایش زنان بود تا از این طریق بتوانند توانمندی ها و استعدادهای خدادادی خود را بروز دهند.
مقام معظم رهبری در مورد نقش ارزشمند زنان در دفاع مقدس می فرمایند:
« یک مرحله ی دیگر هم در مبارزه زنان ما وجود دارد و آن مرحله ی بعد از پیروزی انقلاب است. همان طور که گفتیم چه در میدان های شور و احساس انقلابی و پاسخ گفتن و لبیک گفتن به خواست ها و دعوت های انقلابی و چه در تحریث و تحریک مردان و چه در اثبات مقاومت عمومی جامعه ی ما، یک نقش فوق العاده حساس و برجسته ای داشته اند، این مرحله، مرحله ی دیگری از حرکت های پرشور زنان انقلابی ماست.»
پس، زنان در تمام زمینه های تربیتی، اجتماعی- سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه حضور فعال داشته اند و در طی دفاع مقدس امت اسلامی در برابر استکبار جهانی، به عنوان نیمی از پیکر اجتماعی نقش مؤثری ایفا نمودند. به فرموده ی امام خمینی(ره):
« زنان هم دوش مردان در تلاش سازندگی خود در کشور ازهیچ گونه ایثار و فداکاری دریغ نداشتند.»
امام خمینی(ره) درجایی دیگر به اهمیت و نقش اساسی زنان در تربیت مردان بزرگ می فرماید:
« از دامن زن مرد به معراج می رود.»یعنی زنان نقش اساسی در تربیت مردان تاریخ ساز و بزرگ جامعه دارند و اگر دامن پر مهر و فضیلت زنان نباشد، هرگز مردان به قله های علم و تقوی و بزرگی نخواهند رسید.»
امام خمینی(ره) در تجلیل از زنان و نقش مؤثر آنان در دفاع مقدس اشاره می فرمایند:
« اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند، ملت ها به شکست و انحطاط کشیده می شوند.»
« من از شجاعت های زنان ایران… احساس غرور می کنم. شما زنان دلیر در این پیروزی، پیش قدم بوده و هستید، شما مردان را تشجیع کردید. ما همگی مدیون شجاعت های شما، زنان شیردل هستیم.»
حضور فعالانه زنان در عرصه های انقلاب اسلامی و تجدید سازمان اجتماعی و نیز حضور پیش قدمانه ی آن ها در رخدادهای جنگ و جبهه و مسایل سیاسی، اجتماعی جامعه ی اسلامی، به منزله ی نیمی از پیکره ی این جامعه همواره مورد تأیید رهبر و بنیان گذار انقلاب اسلامی بوده است.
ریشه ی دعوت و حرکت زنان به انجام دادن این قبیل فعالیت ها به نقش الگویی زنان صدر اسلام و بانوان عصر پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) به خصوص حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) برمی گردد که براساس ایدئولوژی اسلامی و برنامه های اجتماعی اسلام قرار داشته است.
فعالیت ها و مقاومت زنان در شهرهای جنگ زده و کلیه ی زنان کشور در انجام دادن خدمات پشت جبهه، پشتیبانی از قوای صلح و نیروهای نظامی همه براساس رهنمودهای رهبر بزرگ انقلاب اسلامی بوده است، ایفای چنین نقشی در امور پشت جبهه های جنگ و صحنه ی دفاع نظامی موجب شوق ملت و خشم و غضب دشمنان و کینه توزان به ملت بود.
امام خمینی(ره) در وصیت نامه ی سیاسی الهی خود می فرماید:
« … ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و هم دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.
آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن ها، بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند.
آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه در می آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند.»
زنان مسلمان و انقلابی ایران نیز در طول هشت سال دفاع مقدس، با اقتدا به حضرت فاطمه (س) و حضور در صحنه های نبرد، همواره در عشق شهادت به سر می بردند و عده ای نیز دراین راه به آرزوی خویش رسیدند…
پس زنان، به عنوان بخشی از جامعه ی انسانی، مسلماً در هریک از صحنه های مختلف اجتماع، خصوصاً در عرصه ی دفاع و جنگ، ایفاگر نقشی اساسی می باشند.
« بنا به فرهنگ های مختلف، همین زنان بودند که در موقع اعزام نیروها به جبهه جشن و شور و شوق به راه انداخته یا به دعـا و نیایش پرداخته و هنگام بازگشت نیز به استقبال آن ها شتافته و از کشته شدگان تجلیل کرده و کانون خانواده ها را در خلال غیبت شوهرانشان و پدرانشان گرم و با محبت نگه داشته اند.
زنان جاوید
کم نیستند زنانی که با اصابت ترکش خمپاره یا براثر بمبارانهای هوایی، عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند و دچار موج گرفتگی و یا گرفتار عوارض بمبهای شیمیایی شدند و در زمره “جانبازان ” جای گرفتند.
آیا به راستی میتوان برای جانبازان زن نیز هم چون مردان جانباز، درصدی از جانبازی تعیین کرد؟ آیا احساس یک زن جانباز همچون مرد جانباز است و آیا جامعه به او هم چنان مینگرد که به یک مرد جانباز؟
زنان جانباز حماسهسازانی هستند که گمنام ماندهاند و غریبانهتر از مردان جانباز، سهمشان در اجتماع به فراموشی سپرده شدهاست.
جمعیت ۶ هزار نفری زنان جانباز، شامل کسانی است که در بمبارانها، مبارزات انقلاب و سالهای دفاع مقدس به فیض جانبازی نائل آمدهاند و کمتر توانستهاند در جامعه و نزد افکار عمومی خود را مطرح و جایگاه واقعی خود رابه دیگران بشناسانند، از این رو کمتر از آنان یاد میشودو کمتر توانستهاند در جامعه و نزد افکار عمومی خود را مطرح و جایگاه واقعی خود رابه دیگران بشناسانند، از این رو کمتر از آنان یاد میشود.
براساس آمار بنیاد جانبازان و امور ایثارگران که در شهریور ۱۳۸۱به تفکیک جنسیت و گروههای جانبازی منتشر شد، تعداد کل جانبازان زن ۵هزار و ۷۳۵نفر است که از این تعداد ۳هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵درصد جانبازی دارند. طبق آمار بنیاد، از سال ۱۳۷۷به این طرف، تعداد جانبازان مرد بیشتر شده است، اما تعداد جانبازان زن هم چنان ثابت مانده است. در طیف گسترده زنان ایثارگر، هم چنین زنانی قراردادند که به عنوان “همسر جانباز ” مشغول انجام خدمتی الهی هستند و عاشقانه و عارفانه از مردان جانباز بعضا بالای ۷۰ درصد جانبازی، قطع نخاعی و به ویژه جانبازان اعصاب و روان (دچار موج گرفتگی) پرستاری میکنند.
اینان را باید در زمره ایثارگرانی دانست که گویی جنگ برای آنها هنوز پایان نیافتهاست، این گروه از زنان پس از سالها که از پایان جنگ می گذرد همچنان یادگارهای جنگ را در خانه دارند و ایثارگرانه به تیمارداری این زخمیان جنگ مشغولند.
همسران، مادران و خواهران جانبازان، هر روز زندگی سخت و دردآلود عزیزان خود را میبینند و در این بین به ویژه در نقش همسر جانباز و مادر فرزندان، با قامتی استوار ستون خانواده را پا برجا نگاه میدارند و نمی گذارند که گرمی کاشانه مهرشان در تلاطم توفان زندگی به سردی گراید.
زنان “آزاده ” را نیز فراموش نکنیم . زنانی که در دوران دفاع مقدس همچون برخی مردان رزمنده، به اسارت بعثیان درآمدند و حتی گاه در سلولهای انفرادی محبوس شدند و تحت آزار و شکنجه دژخیمان بعثی قرارگرفتند.
همسران “شهدا” شاید بیش از سایرین بر گردن جامعه و بازماندگان جنگ حق دارند. چه بسا زنانی که همسرانشان به شهادت رسیدند و آنها را با کودکانشان تنها نهادند و رسالت پدر بودن را نیز همپای وظیفه خطیر مادری بر دوش آنها نهادند.
آمار نشان میدهد این گروه از زنان در کسوت همسران شهدا ۴۲هزار و ۸۰۸ پسر و ۳۷هزار و ۱۱۹دختر مجرد و ۳۲هزار و ۵۷۱ پسر و ۳۲هزار و ۲۷ دختر متاهل را سرپرستی کردهاند. از نظر بسیاری از این زنان، جنگ ممکن است مدتهای مدید پس از پایان رسمی آن همچنان ادامه داشته باشد. تجربه واقعی از جنگ تنها گلوله باران و آنشباری دشمن نیست، آنش دشمن و بمباران هوایی مقطعی است و فقط به منزله لحظههایی گذرا به شمار میآیند. سالهایی که باید در کنار یک همسر جانباز صبورانه زندگی کرد و بدون آنکه خم بر پیشانی آورد، شور و شوق زندگی را در دل وی و فرزندان بارور کرد و ترنم صفا و صمیمیت را در چارچوب خانه جاری و ساری کرد.
اگر مادران ، همسران و خواهران و دختران شهدا در بین ما نبودند و شاهد افتخار آن ها بر شهادت عزیزان شان نبودیم ، اینک به طور قطع و یقین ، فرهنگ ایثار و روحیه ی شهادت طلبی در میان مردان ، پسران ، جوانان و آحاد ملت نبود. پس ای خواهران عزیز! رسالت امروز شما بسی سنگین تر است! اگر دیروز ، ما با تهاجمی نظامی دشمن مواجه بودیم ، امروز با شبیخون فرهنگی او مواجهیم ، که این برای هر جامعه ایی ، حربه یی بس برنده تر است. از این رو خود را موظف و مکلف بدانیم تا با توکل به خدا و با سلاح ایمان ، علم ، عفت ، پاکدامنی ، ایثار ، شجاعت و شهامت و با الگوپذیری از حضرت فاطمه ی زهرا (س) و حضرت زینب (س)و شیر زنان حاضر ، و با اطاعت کامل و بی چون و چرا از ولایت مطلقه ی فقیه ، دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب را در رسیدن به هدفشان که همانا شکست انقلاب و نابودی اسلام است ، ناکام گذاشته و با جدیت و تلاش ، شاهد بالندگی و گسترش روز افزون اسلام و انقلاب در سرتاسر جهان بوده و زمینه ی ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) را فراهم آوریم.
نقش زنان در حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس پس از جنگ
زنان و به خصوص مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا، جانبازان و اسرا، نقش به سزایی در ترویج ارزشها و فرهنگ روزهای آتش و خون دارند. انتشار نامههای خانواده رزمندگان در آن روزها، سخنرانیها، مراسم یادبود و… همگی در بزرگداشت یاد آن روزها اثرگذار میباشند. کتاب «نامههای فهیمه» که پس از فوت وی چاپ شد، یکی از هزاران نمونهای است که موجب تشجیع و آسودگی خیال مردان از ناحیه زنان میشد. در قسمتی از این نامهها میخوانیم:
«سلام مرا از این راه دور بپذیر؛ سلامی که از سینهای برمیخیزد که دوری تو آن را سخت تنگ کرده. سلامی که از قلب مصیبت دیدهام بیرون میآید و بر قلب مصیبت دیدهات مینشیند؛ ولی بدان که امام صادق (علیهالسلام) فرموده است: «اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد، بداند، آرزو میکند که او را با مقارضها تکه تکه کنند…. »
«غلامرضا! خیلی دلمان برایت تنگ شده، ولی چه کنیم که اسلام را بیشتر و بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که ما حسین (علیهالسلام) را بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که عشق حسین (علیهالسلام) قبل از عشق تو در وجودمان نقش بسته است؛ چرا که اول چیزی که در ابتدای زندگی مان چشیدیم، تربت پاک حسین (علیهالسلام) بود… .»
گذشته از این، زنان در عرصه هنر و ادبیات نیز نقش آفرین بودهاند. اشعار مرحومه سپیده کاشانی در سرودن حماسه رزم آوران معروف و بیاد ماندنی است. دیگران نیز همچون طاهره صفار زاده، سیمین دخت وحیدی، مهری حسینی و… در سرودن حماسهها نقش به سزا داشتهاند. مثنوی «کربلا در کربلا» از خانم مهری حسینی یکی از این نمونههاست که داستان زندگی سرلشگر شهید مهدی زینالدین را به تصویر میکشد:
ای خدای جاودان لم یزل!
شرح مردان جا نگیرد در غزل
جای آرام و سکون، توفان بکار
تا بگویم از عزیزی بی قرار
تا ببویم اندکی با مثنوی
عطر عشق پاکِ مردی معنوی
داده بودی همسرت را این خبر
بر نخواهی گشت هرگز از سفر
تا نپوشی جامهای از جنس نور
برنداری دست از شوق حضور
در زمینه ادبیات داستانی نیز بانوانی چون خانم راضیه تجّار، سمیرا اصلان پور، زهرا زواریان، مریم صباغ زاده، ایرانی، طاهره ایبد، مهری ماهوتی، بلقیس سلیمانی، حبیبه جعفریان و حتی زنان جوانی که در هشت سال دفاع مقدس یا به دنیا نیامده بودند و یا کودکی بیش نبودهاند، اکنون سراینده و نویسنده آن روزهایند، که خون، اثری در فرهنگ مردم میگذارد که هیچ چیزی نمیتواند جای آن را بگیرد. مؤسسه روایت فتح، یکی از مؤسساتی است که با قلم نوقلمانی چون فرزانه مردی (کتاب شهید حسن باقری)، مریم برادران (کتاب شهید همت)، فاطمه غفاری، نفیسه ثبات و دیگر نویسندگان و شاعران جوان، دری را گشوده است که هرگز بسته نخواهد شد. و این فرهنگ آرمان شهری است که تا کَسی با عشق وارد آن نشود، درکی از آن نخواهد داشت.
راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
تاثیر دفاع مقدس بر نگرشها و ارزشهای زنان
به اعتقاد تحلیل گران مسائل ایران ، دفاع مقدس ، تنها یک رویداد سپری شده در دفتر تاریخ ایران نیست ، بلکه واقعیتی اجتماعی است که تمام حوزه ها اعم از اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و نظامی … و نیز مطلوبیتها ، خواسته ها و ملاکهای کنش و رفتار اعضای جامعه را در زمان وقوع و پس از آن تحت تأثیر قرار داد.
دفاع مقدس بهترین فرصت را برای حاکمیت ارزشهای مطلوب و ارائه معیارهای متعالی جهت راهنمایی و هدایت رفتار و کردار آحاد جامعه فراهم ساخت و همچون نیرویی قوی ، تکامل بخش ارزشهای فرامادی و معنوی بود ؛ ارزشهایی که تحمیلی و اجباری نبودند ، بلکه به واسطه اعتقادی شمردن امر دفاع ، تولد یافته و بالنده شدند تا زندگی فردی و اجتماعی را سامانی معنوی بخشند.
جنگ ، روحها و بدنهای خفته را بیدار کرد. تنپروریها و خوش گذرانیها را خاتمه داد ، دوستان و دشمنان را به ما شناساند ، مدعیان غیرت و آبرو را نشان داد ، فتنه سازان را رسوا کرد و از همه مهمتر آنکه زنان و مردان اعم از پیر و جوان و کودک را به آزمونی بزرگ فراخواند تا شور و شعور خویش را به نمایش گذارند.
جنگ هشت ساله ایران تجربه به یاد ماندنی و عظیمی است که زنان نیز مانند مردان در آن سهیم و شریک بودند ، نادیده گرفتن نقش آنها در تاریخ خونبار و پرافتخار دفاع مقدس ، که بخشی از تاریخ انقلاب و تاریخ ایران است ، در واقع تحریف تاریخ خواهد بود. صفحات تاریخ جنگ ، اسناد زرین حماسه و حضور شیرزنان میهن اسلامی است که هم بر جنگ تأثیر گذاشتند و هم در ابعاد مختلف از جنگ تأثیر پذیرفتند وارزشها و نگرشهای تازه ای را به عرصه زندگی فردی و اجتماعی وارد کردند.
اما امروز نسلی که در جنگ حماسه آفرید و حضوری مستقیم و غیر مستقیم داشت ، نسلی که تخیلها و شادمانیها و تجربیات جنگ را با چشم خویش دید ، نسلی که ارزشها و آرمانهای انقلاب و جنگ را در خویش پرورید ، آرام آرام به لحاظ تاریخی صحنه را ترک می کند و چه بسا بسیاری از ناگفته ها و ناشنیده ها در خصوص آرمان مدافعان ، برای نسلهای آتی در هاله ای از ابهام باقی بماند ؛ در حالی که ، با اتمام جنگ ، نفس دفاع مقدس پایان نیافته ، بلکه ضرورت شناخت جنبه های نو و متعالی آن ، ظرائف و زوایای پنهان آن و نیز تأثیر و تأثرات آن بر اقشار مختلف به ویژه زنان بیش از پیش احساس می شود. زیرا این جنبه کمتر مورد دقت و توجه قرار گرفته است. در این نوشتار تأثرات دفاع مقدس بر نگرشهای زنان در ابعاد ، ذیل تحلیل شده است.
۱)ارزشهای اخلاقی و معنوی
۱-۱-خودشناسی
فضای پس از انقلاب اسلامی ، فرصتی جهت پالایش اندیشه های منفی نسبت به زنان و نفی افکار قالبی در مورد شخصیت و خصوصیات آنها ایجاد کرد. زن ، دیگر عنصر تزئینی برای اهداف تجاری و مادی نبود که جذابیت جنسی و فریبایی او ، ملاک ارزشمندی وی باشد. هویت وهنر زن بودن و تعریف زن نمونه در نظام ارزشی پس از انقلاب به ویژه در دوران دفاع مقدس و حاکمیت ارزشهای معنوی دگرگون شد و زنان دریافتند هویت انسانی که اسلام برای آنان قائل است در پرتو فضای جنگ قابل حضور و اثبات می باشد ؛ بنابراین ، با تحرک ، وپویایی ، و وقار ، شجاعت و ایثار … بر تفکرات موهومی که قرنها زن را موجودی ضعیف ، بزدل ، منفعل و شیءگونه تعریف کرده بود ، خط بطلان کشیدند.
دفاع مقدس فرصت شناسایی هویت و شخصیت زن مسـلمان را فراهم کرد تا در جریان آزمونی سخت ، تواناییها ، لیاقتها ،
شایستگیهای خود را بشناسد و به عنوان سرمایه ای گرانبها در راه خودباوری و پاسداری از حرمت خویش ارج نهد.
قدرت شگرف زنان ایرانی که به سبب همین خودشناسی و خودباوری حاصل آمده بود ، توانست در تغییر و تعیین مسیر رویدادهای اجتماعی نظیر دفاع مقدس نقش مهمی را ایفا کند و دشمنان را به تعجب وادارد ، زیرا به مفهوم واقعی کلمه ، تحولی عظیم در نگرشهای زنان ایجاد شد و «هنر زن بودن» در تحولات و تغییرات نظام ارزشی به سوی معنویت ، باز تعریف شد.
۱-۲-شجاعت و استقامت
از جمله خصایصی که ، در طول ادوار مختلف ، به زنان نسبت داده شده است ، ترس ، واهمه و ضعف آنها می باشد. اما حضور زنان در صحنه های دوران مقاومت این تفکر قالبی را در هم شکست. زنان غیور و شجاع کشور ، فراتر از زنان اسطوره ای در برابر بی رحم ترین و خشن ترین دشمنان این مرز و بوم چنان صلابت و شجاعتی نشان دادند که مردان جنگ را به شگفتی و شیفتگی واداشت. زنان در دوره های حماسه و رزم شهری ، مقاوم ایستادند و از شهر خویش دفاع کردند و مردان را به غیرت آوردند و با دست خالی به «کندن سنگر ، پرکردن کیسه شن و جابهجایی آن ، محافظت از مهمات ، اسارت گرفتن دشمن علی رغم نداشتن اسلحه و در برهه ای از تاریخ جنگ ، به نگهبانی از پیکر مطهر شهدا و خاک سپاری اجساد قطعه قطعه برادر و پدرشان و حفاظت از گلزار شهدا و اجساد مطهر از شر حیوانات و دشمنان همت شجاعانه گماردند.» (روزنامه جمهوری اسلامی ، ۲۷/۱۱/۷۵). و زمانی دیگر در غسالخانهها شهدا (خواهران شهید را) میشستند ، کفن پوش می کردند و به خاک می سپردند.
تاریخ خونبار دفاع مقدس ، تاریخ استقامت دخترکان معصوم سوسنگردی است ؛ اسوه های عفاف ، شرم و حیا که بیحیاترین و خبیث ترین انسانها ، سرانجام آنها را زنده زنده به گور سپردند.(مجله زن روز ، شماره ۱۸۱۷ ، شهریور ۱۳۸۰).
تاریخ جنگ ، تاریخ پایداری زنانی است که در یک روز موشکباران همه اعضای خانواده خویش را از دست دادند ، ولی همچنان تسلیم ناپذیر ایستاده بودند.
۱-۳-ایثار و فداکاری
پرورش روح بلند ایثارگری در تمام ابعاد آن ، در طول هشت سال دفاع مقدس ، اعجاب جهانیان را برانگیخت. زنانی که همه چیز را در طبق اخلاص نهادند و علیرغم چنین آثاری ، آن را ناقابل ، ناچیز و کوچک شمرده و احساس شرمندگی می کردند که نمی توانند خدمت دیگری را در انقلاب انجام دهند. بانوانی که برای کمک به جبهه ها وتداوم انقلاب ، حلقههای ازدواج و مهریه خویش را اهدا کردند ، چرا که هیچ چیز دیگری نداشتند تا به جبهه های جنگ یاری رسانند. آیا ایثار و فداکاری از این بزرگتر که زنان این سرزمین ، همسر و فرزند محبوبشان را علیرغم دلبستگی ، تعلق خاطر وعلاقه بسیار ، به حضور در جبهه تشویق و ترغیب نمودند و در شهادت او از خداوند درخواست کردند که قربانی آنها را بپذیرند و یا «زنانی که به فرمان امام(ره) مبنی بر خدمات رسانی و پشتیبانی جبهه ها ، تمام حقوق یک ماه خود را به جبهه ها کمک کردند و وقتی از آنها پرسیدند که مخارج این ماه فرزندتان چه می شود ، با شگفتی پاسخ دادند : در کجا و چطور زندگی می کند؟ ما هنوز زنده ایم و خدا روزیرسان فرزندان ما می باشد.» (مجله جهان زن ، شماره ۵ ، سال دوم ، دی ماه ۱۳۵۹٫)
۴-۱-صبر جمیل
جنگ ، مدرسه صبر و مقاومت بود و سالهای دفاع مقدس ، صحنه تجلی زیباترین صبرها. صبر شیر زنانی که در شهادت همسر، خم بر ابرو نیاوردند ، صبر مادرانی که چهار فرزند خویش را در مسـلخ عشق قربانی کردند و صبر بانـوانـی که بر
جراحت و زخمهای عزیزانشان بوسه زدند و صبر و انتطار نامعلوم همسرانی که برای بازگشت شریک زندگیشان ثانیه شماری کردند و صبر زنانی که بر زخم زبانها ، طعنها و تمسخرهای دشمنان و تحریک منافقان سکوت پیشه کردند و صبر مادران و همسرانی که دراسارت عزیزانشان توکل کردند و صبر دخترانی که سالهای جوانی و زیبایی خویش را در رنج انتظار پژمردند و صبر زنانی که سالهای متمادی از عمر خویش را در به تربیت یادگار شهید ، چشم از احساسات و غرائز خویش فرو بستند و در خانه شهید حرمت او را پاس داشتند و فرزندان شهدا را برای آینده ای روشن تربیت کردند. مقام معظم رهبری صبر زنان را در دوران دفاع مقدس بسیار ارزنده و مؤثر می دانند و می فرمایند :«در سالهای جنگ ، اگر صبر مادران و همسران شهدا نبود ، مشکلات بزرگی ایجاد می شد.» (ویژه نامه حماسه گمنام ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس – دفتر امور زنان. نیمه مهر ۱۳۸۰٫)
۱-۵-مدیریت احساس
زنان در طول دوران دفاع مقدس عالمانه ، بین احساسات رقیق زنانه و مادرانه و مسئولیت پذیری و ایثار و فداکاری در قبال حفظ ارزشهای دینی و پاسداری از کیان اسلامی یک ارتباط منطقی برقرار کردند و از نیروی احساسی خویش به زیباترین وجهی جهت احساس افتخارات ملی و دینی و حرکت آفرینی و تهییج مردان برای اعزام به جبهه ها و نیز مقابله با هیجانها و آسیبهای روحی و روانی ناشی از جنگ بهره گرفتند. آنها با گفتار ، نوشتار و رفتار خویش از تلاش ایثارگران و رزمندگان تجلیل کردند و با نثار عواطف خواهرانه و مادرانه و پشتیبانی عاطفی ، آنها را دلگرم کرده و نهال ایمان را در دلهای آنها پربار کردند.
زنان میهن اسلامی در دوران دفاع مقدس ثابت کردند که احساسات منفی و کجرویهای اجتماعی که ؛ معمولاً ، در هر کشوری در زمان جنگهای مسلحانه و به دلیل بی خانمانی و بی سرپرستی خانواده ها ایجاد می شود ، در کشور ایران به موجب ایمان ، اراده و مدیریت احساسی زنان و فرزندان شهدا و نیز به موجب عهد و پیمان معنوی آنها با آرمانهای عزیزانشان ، کشور از سایر کشورهاست.
۱-۶-اطمینان دادن به امداد الهی
شیرزنان در دفاع شهری (اوایل جنگ تحمیلی) و نیز جریان کمکرسانی به جبهه های جنگ و حضور در مناطق جنگی ، شاهد امدادهای غیبی بسیاری بودند که بر باور و ایمان آنان تأثیرگذار بود. در شرایطی که تمام کفر با تجهیزات و ادوات و آلات نظامی در جنگ شرکت کرده بود و ملت ایران با کمترین امکانات دفاعی ، فقط با توکل به نیروی لایزال الهی و اخلاص و توسل به ائمه اطهار (ع) ، دشمن زبون را به ذلت و خواری می کشاند حیرت و عجز و سرخوردگی ، نصیب دشمنان می شد و اطمینان به امداد الهی و تقویت روحیه رزمندگان و باور قلبی به یاری و نصرت الهی و امداد و غیبی ، نصیب ملت ایران می شد. آنها براین باور استوار بودند که خداوند از مؤمنان و پیروان حقیقت دفاع می کند و همین اطمینان به یاری پروردگار و مشاهده امدادهای غیبی و یاری ملائکه و جنود الهی ، آرامش و سکینه را در قلب مادران میپروراند و بارقه امید به پیروزی در چشمانشان می درخشید.(سوره حج ، آیه ۳۸).
۱-۷-اخلاص در عمل
زنان در جنگ ، به اقتدای رهبر خویش و به تأسی از شهدا ، فعالیتهای خود به ویژه کمک رسانی برای جبهه ها ، اهدای خون ، روز مستحبی برای کمک مالی به جبهه ها ، اهدای کلیه ، اهدای ارثیه و جواهرآلات ، … را با هدف دفاع از اسلام پنهان می داشتند ، به حدی که خانواده های آنان نیز مطلع نبودند و گاه از زبان دیگران و یا پس از شهادت آنان این امور خیر خواهانه علنی می شد.
زنان بسیاری نیز با اخلاص تمام مجالس دعا ، نیایش ، زیارت عاشـورا ، … را برای پیروزی رزمندگان و شـفای جانبازان وبازگشت اسرا برپا می داشتند و یا در مراکز کمک رسانی با همین روحیه خالصانه ، کمکهای مردمی را جمع آوری و بستهبندی می کردند که سرعت در انجام این فعالیتها گاهی مردان را شگفت زده می کرد. به روایت بسیاری از رزمندگان ، ارزاق و مواد خوراکی را که زنان تهیه و ارسال می کردند ، به دلیل اخلاص و نیت صادقانه آنان بسیار پرخیر و برکت بود.
چنین مشارکت فعالانه و خالصانه ای را با هیچ یک از امتیازات دنیایی نمی توان سپاس گذاری کرد ، ضمن آنکه بانوانی که عزیزانشان را ترغیب به حضور در جبهه ها کردند و خود نیز در پشت جبهه ها پشتیبانی و کمک رسانی نمودند ، هرگز به کسب امتیازاتی چون سهمیه دانشگاهها یا امتیازات دولتی نمی اندیشند و تنها خلوص نیت ، انگیزه اصلی فعالیت آنها بود.
۱-۸-شهادت طلبی
جنگ ، ادراک عمیق فلسفه شهادت و معرفت نسبت به آرمان شهید و فیض تقرب به پیشگاه خدا را در باور بسیاری از مردان و زنان جامعه ایجاد کرد. جنگ ، فرصت به واقعیت پیوستن شعارهای آرمانی (حسین حسین شعار ماست – شهادت افتخار ماست) را فراهم آورد ، تا بدانجا که «زنان بسیاری از امام امت(ره) می خواستند که برایشان دعا کنند که به آرزوی شهادت و نوشیدن شهد گوارایش و فیض عظیم آن نایل آیند.» (صحیفه نور ، ج۹ ، ص ۳۴۲). به واسطه همین روحیه شهادتطلبی ، حدود ۶۲۹۱ نفر از شهدای دفاع مقدس زنان مؤمن و عفیف بودند که با شهادت خویش اثبات کردند که حضور دارند و حضورشان همیشگی است. (ویژه نامه حماسه گمنام). فضای معنوی جنگ ، یاد آخرت و آرزوی شهادت ، توجه زنان را به نوشتن وصیت نامه های پرمضمون ، غسل عاشقانه شهادت و پرهیز از دلبستگیها و دل مشغولیهای دنیا معطوف کرد ، آنان آرزو داشتند شجره نامه ای خونین داشته باشند با شاخ و برگی از جهاد و شهادت که ریشه در عشق و ایمان دارد ، با الهامی از پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) و صحرای سرخ کربلا و مظلومیت ائمه اطهار(ع).
۱-۹-شهادت پذیری
تلقی شهادت به عنوان فوز عظیمی که تنها نصیب بندگان منتخب و شایسته پروردگار می شود ، ارزش شهادت طلبی و شهادت پذیری را در اذهان زنان و مردان زنده کرد و آنان را مشتاقانه به سوی میعادگاه عاشقان رهسپار ساخت و جنگ ، بهترین زمان و جبهه ، بهترین مکان برای پرواز به سوی او گردید. در چنین فضایی ، که سرشار از معنویت و عرفان بود ، زنان و مادران ، با اذعان و باور عمیق به منزلت به منزلت والای شهید در نزد خداوند ، عزیزانشان را در عنفوان جوانی ، عاشقانه و مریدانه رهسپار جبهه ها کردند و شهادت آنها را همچون مراسم دامادی و وصال نامیدند و منزلگاه ابدیشان را تبریک و شاد باش گفتند. مادرانی که در شهادت فرزندشان خدا را شکر کردند و در فراق او دندان جگر نهادند و اگر گریستند گریه بر دوری خویش از عالم شهید و جاماندن از قافله و کاروان شهدا بود.
دانش آموختگان مکتب دفاع مقدس ، با شنیدن خبر شهادت عزیزشان نه تنها تردید و خللی به ایمان آنها راه نیافت ، بلکه شهادت را هدیه ای از سوی خدا شمردند و بر این باور استوار ماندند که جز هدیه شهادت در راه خدا ، چیز دیگری سزاوار عزیزشان نبوده است. مادرانی که در شهادت تنها پسرشان آرزو کردند کاش پسران بیشتری داشتند تا در راه خدا قربانی نمایند. (روزنامه جمهوری اسلامی ، ۱/۷/۶۱). مادرانی که ، چون کوهی مقاوم ، هنگام به خاک سپاری فرزند شهیدشان ، در حالی که ، عطر و گلاب بر سر و صورت می ریختند ، دست بر آسمان بلند می کردند که : «خداوندا قربانی مرا بپذیر».
زنان جنگ ، زنانی بودند که در فراق همسر خویش سکوت و تنهایی اختیار کرده و به یاد او لحظه لحظه زندگی را پشت سر گذاشتند. چرا که می اندیشیدند بهترین روزهای عمرشان را با بهترین موجود عالم سپری کرده اند و با شهدی که نوشیده اند یک عمر مستند. زنان دفاع مقدس ، تجلیل و پاسداشت مهاجرانی را که پرچمی از تعهد بر دوش ، تن پوشی از تقوا بر قامت و پیشانیبند اخلاص بر سر و سلاح اصلاح در دست داشتند ، عبادت می شمردند و خانواده شهدا را تکریم و احترام می کردند.
وجه دیگر شهادت پذیری زنان ، مسئولیت خطیر آنها در تربیت یادگاران شهید است ، فرزندانی که باید ارزش ساز باشند و اهمیت ارزشهای معنوی پدر شهیدشان را بدانند و برای تحقق آرمانهای معنوی اسلام از مشکلات نهراسند و صبر و سعه صدر و دقت نظر در چنین مسئولیتی را پیشه راه خویش کنند.
۱-۱۰-همکاری و مسئولیت پذیری
در هنگامه خون و شهادت ، بانوان جامعه اسلامی نمی توانستند بی تفاوت بوده ، خودخواهانه و فردگرایانه آسایش و راحتی خویش را طلب کنند. آنان با احساس مسئولیت نسبت به وضعیت حال و آینده جامعه و سهیم شدن در سرنوشت کشور و با روحیه جمع گرایی و توجه به مصالح ملی و جمعی ، تکلیف خود را در شرایط بحرانی باز شناختند و با همدردی در مشکلات هموطنان شهرهای مرزی و جنگ زده و پناه دادن به آنان و گاه با پذیرش نگاه داری از کودکان بیپناه حملات موشکی و نیز ارسال کمکهای نقدی ، به یاری آنها شتافتند. چنین احساس مسئولیتی موجب شد که با خانواده شهدای جنگ تحمیلی همدلی کرده ، در مراسم تشییع یادمان آنها شرکت کنند و مشکلات آنان را جویا شده ، در صدد رفع آنها برآیند. زنان فهیم کشورمان برای ادای تکلیف و انجام وظیفه ، مشکلات خانواده های رزمندگان اسلام را ، بی شائبه ، رفع می کردند.
۲)ارزشهای خانوادگی
۲-۱-ازدواج ساده و هدفمند
ازدواج این سنت حسنه نیز از فضای معنوی حاکم بر جامعه متأثر شده بود. ازدواج بی تکلف در کمال سادگی و بدون تشریفات و با تعداد معدودی مهمان و شامی که خانواده تهیه کرده بود ، به برکت معنویت جنگ ، در میان اکثر قریب به اتفاق خانواده ها معمول بود. در چنین ازدواجهای ساده ای داماد ، چند روز بعد ، در خط مقدم جبهه و عروس در ستاد کمک رسانی مردمی بود. ملاک ازدواج در دوران دفاع مقدس نه معیارهای مادی و دنیایی و نه طبقه اقتصادی و اجتماعی و نه رفاه خانواده ها … بلکه ایمان ، روحیه انقلابی ، حضور در جبهه ، جانبازی و تعهد اخلاقی طرفین و خانواده های آنان بود و هرگز ازدواج ابزار دست یابی به منافع و قدرت یا مایه مباهات و فخرفروشی افراد نبود و همین سادگی و بیپیرایگی ازدواجها و نیز تقوا و ایمان دختران و پسران و درک اهمیت ازدواج در حفاظت آنها از گناه ، شمار ازدواجها را در شرایط نابه سامان اقتصادی کشور و مشکلات مالی خانواده ها فزونی بخشیده بود. آنان به تأسی به فاطمه زهرا(س) بزرگ بانوی عالم خلقت ، ازدواج ساده ای را مدنظر داشتند و جهیزیه ای بسیار ساده ، متشکل از ضروریات زندگی ، تهیه می کردند که گاه تمام جهیزیه نصف وانت بار را هم تکمیل نمی کرد. تصور چنین ازدواج و جهیزیه ای در شرایط کنونی دشوار است. یکی از زنان شهیده در وصیت نامه گهربار خویش هدف از ازدواج خود را طلاق دادن زشتیها ، پلشتیها و بدیها می داند و می نویسد: «پروردگارا ما خوب میدانیم که آیینه سفره عقد نمی تواند نمایانگر و منعکس کننده بدیهای فکر باشد و سپیدی لباس تو نمی تواند گناه ما را مستتر کند ، تنها و تنها آنچه ما را به راه مستقیم رهنمون می سازد ، آگاهی و شناخت از هدایتهای قرآنی و پاک سازی نیت و ایمان و توکل به توست.» (شاهدان دانشگاه ، ص ۱۶۸ ، . قسمتی از وصیت نامه شهید فاطمه قزوینی ، دانشجوی رشته اقتصاد که چند بار در جبهه حضور یافته بود و یک سوم از درآمد خود را هر ماه به جبهه ها اختصاص می داد و در تاریخ ۲۶/۱۲/۶۶ در موشک باران شهر تهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد).
۲-۲-ازدواج با جانبازان
ازدواج و انتخاب همسر از بین جانبازان جنگ تحمیلی که در فضای ارزشی و معنوی دوران جنگ ، زیباترین و ارزندهترین ازدواجها محسوب می شد ، به سبب احساس دین دختران فهیم و فداکار این آب و خاک ، نسبت به مردانی انجام می گرفت که سلامت خود را در راه حفظ دین و ناموس به خطر افکندند ، مردانی که خود را سـپر بلای آسـایش ما
کردند ، مردانی که آسایش و آرامش دیروز و امروز ما مرهون جان فشانی آنهاست. آنان با آرزوی سهیم شدن در ثواب همسر جانبازشان و به پشتوانه امداد خداوندی در به انجام رساندن هر چه صحیح تر و بهتر این عمل خداپسندانه و خالصانه ، جانباز را روشنایی قدمگاه زندگی خود شمردند. دختران با درایتی که علی رغم آگاهی نسبت به سختیهای زندگی با جانباز و محرومیت داشتن فرزند و مراقبت و پرستاری از وی ، تنها با عشق به آرمانهای اسلامی و انقلابی از تمام زیباییها و فرصتهای دیگر زندگی که امکان آرامش ، آسایش و رفاه را فراهم می ساخت ، چشم پوشی کردند و حتی در زندگی با جانباز از تمایلات خود در خصوص اشتغال یا تحصیل به جهت مراقبت دایمی صرفنظر کردند و با خدای خود عهد و پیمان بستند که تمام لحظات عمر خود را در خدمت رسانی و همدمی و همراهی او سپری کنند ، با دردهای او همدردی نمایند ، بر زخمهای او مرهم گذارند و با او بر تنهایی و اندوه وی ، فائق آیند و لحظه های زندگی خود را با معنویت و عشق پیوند زنند. «چنین فداکاریهایی نیازمند پشتوانه قوی ایمانی است و کسانی که چنین تصمیمی را گرفتند ، در واقع انگیزه خود را جلب رضایت خدا دانسته و احساس خوش بختی می کنند.» (مجله پیام انقلاب ، شماره ۶۷ ، ص۷۸ ، مصاحبه با همسر جانباز).
حضرت امام (ره) نیز ضمن اشاره به این تحولات ارزشی در زنان جامعه ، چنین ازدواجهایی را احساسی ، اجباری ، تحمیلی و از روی ناچاری نمی دانند ، بلکه منبعث از فهم و آگاهی دختران می دانند و می فرمایند: «دختر جوانی که با یک پاسدار عزیز که از دو چشم و دو دست جانباز بوده ، ازدواج کرده ، می گوید: حال که نمی توانم به جبهه بروم ، میخواهم با این ازدواج دین خود را به انقلاب ادا کرده باشم.» (صحیفه نور ، ج۱۶ ، ص۱۲۶).
۲-۳-تداوم زندگی با جانباز
جنگ ، زنانی را پرورید که همه وجودشان شور و عشق و معنویت است. همان گونه که همسرشان چنین پرشور و عاشقانه سلامت خویش را به درگاه احدیت هدیه کرد. زنانی که زندگی با همسر جانبازشان را تداوم دادند ، هر روز در اوج لحظات ایثار و فداکاری بوده و هستند. برای آنها جنگ پایان نیافته و هر روز خاطرات وداع با همسر و اعزام او و خاطرات دوران جنگ و نیز لحظه اطلاع از مجروح شدن و جانبازی وی مرور می شود. به راستی که آنان هر لحطه در میدان دفاعی مقدس و عظیم اند. زنانی که آرام و استوار نه تنها از جانبازی همسر گله و شکایت نکردند ، بلکه بر آن افتخار و مباهات کرده و با روحیه قوی و اراده پولادین بر مشکلات همسر صبر کردند. زنانی که به همسر جانبازشان در عین جراحت و زخمهای چرکین و خونآلود عشق ورزیدند و مشتاقانه او را نگه داری کردند. آنها با همسر ، پدر و برادر جانباز خویش درد کشیدند ، گریه کردند ، افتخار نمودند و با او آرزوی شهادت را بارها و بارها از درگاه حق تعالی مسئلت داشتند. زنانی که جانبازی همسر را مایه افتخار شمردند و خستگی ناپذیر ، نستوه و مقاوم او را پذیرفتند. آنها بر این باور استوار ماندند که همسرشان نه تنها الگوی مقاومت و ایثار در خانواده و جامعه است ، بلکه سند مظلومیت و بی گناهی ملت ایران در جنگ ناجوانمردانه و نابرابر نیز می باشد.
۲-۴-تربیت سربازان گمنام
به اعتقاد حضرت امام(ره) زنان در انقلاب حق بیشتری از مردان دارند ، آنان مردان شجاع را در دامان خود میپرورانند (شاهدان دانشگاه ، ص۱۶۷). و به لطف عفاف و عاطفه و به یمن فضای ارزشی دفاع مقدس ، شریف ترین و باعظمتترین نقش خود را ، که تربیت نسل و نقش مادری می باشد ، جهت پرورش اسطوره های مقاومت و غیور مردان جنگ و زاهدان شب و خط شکنان جبهه نبرد به بهترین وجهی ایفا کردند.
از جمله برکات خفیه دفاع مقدس ، احیای هدفمندی و جهت دهی به وظیفه طبیعی زنان (تربیت فرزندان) جهت تربیت مدافعان دین و سربازان گمنام امام زمان(عج) برای دفاع از آرمانهای الهی و تثبیت انقلاب و زمینه سازی ظهور حجت برحق است. زنانی که در صدد بودند تا نسلی سازنده ایران فردا و نسلی پیرو راه امام و شهدا بپرورند و پروریدند فرزندانی
که لامپ مین خوردند و عاشقانه نارنجکها را در دستان خویش فشردند و در نهایت تکه های بدن آنها از گلهایی که در «بازی دراز» بمباران شدند ، بازیافته نشدند. (مجموعه مقالات سمینار زن و دفاع مقدس ، ص۳۱۸). دختران جنگ بر آن بودند که با ازدواج در سنین پایین ، فرزندانی تربیت کنند که در آینده نزدیک جزء سربازان جبهه حق علیه باطل باشند.
۲-۵-ساده زیستی و قناعت
هرچند در یک نگاه سطحی ، جنگ به دلیل مشکلات و سختیهایش ناگوار است ، اما در بطن چنین سختیهایی روح آدمی اوج می گیرد و پرورش می یابد و روحیه قناعت و سادگی به عنوان یکی از زیباترین جلوه های زندگی ، در دوران دفاع مقدس تجلی می یابد. در جنگ ایران و عراق ، زنان با درک صحیح و آگاهانه از وضعیت نا به سامان کشور و تحریم اقتصادی ، کاهش تولید داخلی ، تعطیلی کارخانجات وابسته… و با توجه به موقعیت مالی همسر ، جلوه دیگری از ایثار ، صبر و از خودگذشتگی را به نمایش گذاشتند و با دوری از اسراف و تبذیر و تجمل گرایی و مدپرستی، … قناعت و کممصرفی و ساده زیستی را پیشه زندگی خود کردندو برخی از آنها در دوران حساس دفاع مقدس که کالاها و ارزاق عمومی به صورت جیره بندی توزیع می گردید با نیت جهاد مالی و کمک به جبهه ، در مصرف روزانه خود و خانواده صرفه جویی کرده ، آن را به جبهه ها ارسال می نمودند.
زنان دفاع مقدس در دوران حساس جنگی با محدود کردن سطح توقعات خویش در غیاب همسر و واقع بینی خردمندانه ، مشکلات جنگ از جمله خاموشیهای برق ، کم آبی ، کمبود مواد غذایی ، گرانی کالا ، کمبود سوخت ، … را تحمل کردند و با آگاهی کامل از شرایط ، ساده زیستی و قناعت را عبادت دانسته و بیش از گذشته نصبالعین خود نمودند و فضای معنوی و زاهدانه جبهه ها را به زیبایی در خانه ها به تصویر کشیدند. آنها با این عمل به مبارزه با رفاه طلبی ، عافیتگرایی و دنیاگرایی پرداخته و با دوری از دل مشغولیهای زندگی روزمره و امور سطحی ، به سوی اندیشه ورزی در امور اساسی کشور از جمله دفاع از دین و کشور همت گماردند و این شیوه را در وضعیت اضطراری جنگ ، در سطح زندگی خانوادگی ، شیوه ای مفید و کارآمد جهت کمک به دولت نظام اسلامی شمردند.
۳)ارزشهای سیاسی
۳-۱-ولایت مداری
تعبیر و تفسیر دفاع مقدس از اسلام و جنگ حق علیه باطل و تشبیه صحنه های جنگ به صحنه حماسه کربلا ، شوری را در دلها می آفرید ، گویی که تمام روزهای جنگ ، روز عاشوراست و تمام سرزمین جبهه ها ، کربلا و تمام رزمندگان جان بر کف اسلام ، چون یاران با وفای امام حسین(ع) ، که عاشقانه با خون وضو گرفتند و به اقتدای امام شهیدان نماز عشق خواندند. چنین نگرشی به مسئله جنگ ، موجب شد که زنان و مردان ، خود را در مکتب ائمه اطهار(ع) و نایب برحق امام زمان(عج) ببینند و چون شاگرد و مریدی پاک باخته ، سراسر شور و شوق شوند. همین احساس عشق و شیفتگی و مریدی و مرادی و عاشقی و معشوقی بین امام(ره) و امت و نیز قدرت بی نظیر امام(ره) در رهبری احساسات ، عواطف و اعتقادات و بینش مردم موجب شد که سیل خروشان عاشقان اهل بیت(ع) صف اندر صف و کاروان به کاروان به سوی جبهه ها و در واقع به سوی کربلا و آزادسازی آن رهسپار شوند.
شعار پرشعور و ادراک «ما همه سرباز توییم خمینی ، گوش به فرمان توییم خمینی» موجی از عشق و پیروی محض از ولایت مطلقه فقیه بود که زنان و مردان ایران زمین یکپارچه آن را باور داشتند ملت ایران با ایمان به درایت ، شجاعت و آینده نگری و روشن بینی حضرت امام (ره) سکان کشتی انقلاب را به ایشان سپردند و شهدا را در وصیت نامه های خویش به ولایت مداری و پشتیبانی از ولی فقیه و پیروی محض از اوامر ایشان توصیه کردند. زنان انقلابی ایران نیز در جریان انقلاب و دفاع مقدس و تهدید نظام اسلامی و توطئه منافقان علیه مقام معظم رهبری ، عزم راسخ خود را در دفاع از ارزشها و ولایت فقیه نشان دادند و ضمن توجه به بیانات ایشان ، در جهت ترویج آرا و اندیشه های آن حضرت و ایجاد وحدت بین آحاد جامعه تلاش کردند و زمانی که فرمان امام (ره) را در مورد پشتیبانی در پشت جبهه ها و نیز فوریتهای پزشکی و امدادگری در جبهه ها شنیدند ، سراپا گوش به فرمان ایشان در صحنه حضور یافتند و حماسه ها آفریدند.
۳-۲-تقویت روحیه رزمندگان
همرزمی زنان در پشت جبهه ها ، پشتوانه معنوی و مایه تهییج رزمندگان و حفظ روحیه آنها بود. بانوان فهیم کشور با کمکهای مردمی در ستادهای کمک رسانی و تهیه پوشاک دست دوز یا دست بافت و تهیه مواد خوراکی … قلب رزمندگان را مالامال از امید به پیروزی و نصرت می کردند. آنها با نگارش نامه های احساسی و حماسی و ذکر رسالت عظیم آنها در دفاع از ولایت فقیه ، آرزوی توفیقات معنوی و دریافت اجر اخروی از سیدالشهدا را برای پدران ، پسران و برادران دینی خویش مسئلت می کردند.
زنان توانمند دفاع مقدس در لحظات وداع با همسر ، استوار و پرصلابت او را به سوی جبهه ها بدرقه می کردند. به همین مناسبت مقام معظم رهبری نقش زنان را در جنگ نه تنها کمتر از مردان نمی دانند ، بلکه با اشاره به اهمیت آن بیان میدارند: «اگر زنان حماسه جنگ را نمی سرودند و در خانه ها جنگ را به عنوان یک ارزش تلقی نمی کردند ، مردان اراده و انگیزه رفتن به جنگ را پیدا نمی کردند و خیل عظیم بسیجیها به سمت جبهه روانه نمی شد.» (سخنرانی مقام معظم رهبری ، ۱۵/۹/۶۸).
۳-۳-دشمن شناسی
زنان به خوبی دریافته بودند که دشمن در صدد است از ضعف و شکایت آنها در شهادت عزیزانشان ، علیه نظام اسلامی و تضعیف وحدت و روحیه جمعی سوء استفاده کند و در بوقهای تبلیغاتی خود بدمد که زنان از جنگ خسته شده و از اعزام فرزندان و همسر خویش به سوی جبهه ها پشیمان اند به همین جهت زنان با دشمن شناسی عمیق و ادراک جنگ روانی دشمن و افشای ترفندها و تبلیغات مسموم آنها ، بر ارزشهای دینی و انقلابی خود پافشاری کرده ، توطئه آنان را نقش برآب نمودند. آنها به خوبی واقف بودند که دشمن قصد دارد با دستکاری احساسات آنها و ایجاد تردید در باورهای دینی و شکاف در صفوف ملت و رعب و وحشت و یأس و ناامیدی و شایعه پراکنی و تشویش اذهان عمومی ، مقاومت زنان و مردان را تضعیف کند ؛ بنابراین ، هشیارانه چنین نقشه های شومی را خنثی می کردند.
چنین بانوانی ، افتخارات میهن اسلامیمان هستند ، تجلیل از آنها تجلیل از باورها و نگرشهای اصیل دینی و اسلامی است.
فهرست منابع :
– القرآن الکریم.
– حاجیلری ، عبدالرضا. «تغییر ارزشها پس از پیروزی انقلاب». تهران:انتشارات دفتر معارف ، ۱۳۸۰٫
– رفیع پور ، فرامرز. «توسعه و تضاد». تهران : انتشارات دانشگاه شهید بهشتی (ره) ، ۱۳۷۶٫
– روزنامه جمهوری اسلامی ، «ویژه نامه حماسه گمنام».
– شاهدان دانشگاه ، «دومین یادواره شهدای دانشجوی کشور». انتشارات فیضیه ، ۱۳۷۷٫
– صحیفه نور ، «مجموعه سخنرانیها و پیامهای امام خمینی(ره)».
– قائمی ، علی. «تربیت نسل شهید». انتشارات بنیاد شهید انقلاب اسلامی ، ۱۳۶۲٫
– مجلات «زن روز» – «جهان زنان» – «پیام انقلاب».
– مجموعه مقالات «اولین سمینار زن و دفاع مقدس». انتشارات کمیسیون امور بانوان استان خوزستان ، ۱۳۷۴٫
– مجموعه مقالات کنگره «نقش زنان در دفاع و امنیت» ، جلد ۵-۱٫ معاونت تبلیغات و انتشارات فرهنگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ۱۳۷۹٫
خاک، خون، حماسه، مجموعه شعر دفاع مقدس، به کوشش شیرینعلی گلمرادی
نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس، دکتر محمد رضا سنگری، ج ۳
در جنگ طولانی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
نقش زنان مسلمان در صدر اسلام.
نقش دفاعی زنان در جهان.
زنان جنگ، به کوشش سید امیر معصومی، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران
عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (وحدت مردمی و حضور روحانیت)، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه.
مثنوی کربلا در کربلا، مهری حسینی، نشر پردیسان، ۱۳۸۱٫
رحمانیان/زهرا/ نقش پشتیبانی ،رزمی زنان در دفاع/ج۲/ص۳،۷،۸،۱۸،۲۸،۳۲
منبع: دانشنامه رشد: www.daneshnameh.roshd.ir
مثنوی کربلا در کربلا، مهری حسینی، نشر پردیسان، ۱۳۸۱
http://banovan-2.blogfa.com
سید جواد سجادی
منبع: راسخون